فرشته صورتی من کژالفرشته صورتی من کژال، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 28 روز سن داره

فرشته صورتی من

پایان دو ماه شیرین

1392/9/18 22:58
نویسنده : مامان و بابا
486 بازدید
اشتراک گذاری

گلکم امروز یعنی 18.9.92 ماه دوم زندگیتم به پایان رسیدقلبخیلی پیشرفتای قشنگی داشتی که ایشالا تو یه پست اختصاصی برات مینویسم...

دیگه اینکه فردا قراره بریم آتلیه 3 سیب یه عکس 3 نفره بگیریمقلبیه عکس توی بارداری با لباس تو گرفته بودیم،فردا قراره همون عکسو با خود خودت بگیریمنیشخندالهی شکر که به اینجا رسیدیم و تورو توی بغلم دارمقلبامروز داشتم فکر میکردم که چه زود گذشت...روزایی که دلم میخواست توی شکمم باشی...روزایی که منتظر جواب تست بتا بودم...روزی که رفتیم سونوگرافی تعیین جنسیت...روزایی که میرفتیم واسه نازگلم خرید...روز رویایی به دنیا اومدنت...روزای اول 3تایی شدنمون...واای واااااااااااااای که چقدر زود گذشتقلبممنونم فرشته کوچولوم که منو قابل دونستی و به زندگیم اومدیماچممنونم که اومدی که یه عمر بشی امیدم و جونم و روحم ونفسمقلبخیلی دوست دارم عروسک زیبای منقلب

آهان،یه موضوع دیگه ام هست...اونم اینه که قراره 4 شنبه عصر واکسن دو ماهگیتو بزنیمنگراناز الان ناراحتم به خدا...ایشالا به خیر بگذره و اصلا اذیت نشیناراحتدوست جونای گلم برای فرشته کوچولوم دعا کنیدماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (23)

الناز مامان طاها
18 آذر 92 23:01
قربون مامان با احساس برم من،شيما جونم غصه نخور انشالله كه تب نميكنه چه خوب كه دارين ميرين اون عكس و سه تايي بگيرين،خوشحالم كه باز شاديمراقب خودت و فرشته نازت باش
مامان و بابا
پاسخ
فدای الناز گلم بشم من الهیهمه عمرم فدای یه تار موی کژال...به خاطر بچم هر کاری میکنم دوستمخدا کنه تب نکنه
مامان آیهان
18 آذر 92 23:06
چه دختر نازی هستی تو کژال جان دو ماهگیت مبارک عسلم
مامان و بابا
پاسخ
مرسی خاله جون لطف دارید
مامانه کیاناوهانا
18 آذر 92 23:31
اخی شیما جونم می بینی چقدر روزها زود می گذرن تا می تونی از این روزها استفاده کن روزی که می خوای بری واکسن بزنی قبل از رفتنت حتما"به کژال کوچولو استامینافون بده باعث می شه تبش خفیف تر باشه 2برابر وزنش قطره بده مثلا"اگر 5کیلو هست 10قطره بده امیدوارم به سلامتی واکسن رو بزنی ویکی از 7خوانهای واکسن رو بگذرونی برای کژال عزیزم ودوست جون
مامان و بابا
پاسخ
آره واقعا زود گذشت ندا جونمچشم خانومی حتما این کارو انجام میدم...فدای لطفتت گلکم
مهسا مامان نویان
18 آذر 92 23:45
حتما عکس خوشگلی میشه عزیزمواسه واکسنش اصلا نگران نباش اگه میتونی از 12 شب قبل واکسن دو برابر وزنش استامینوفن شروع کن و هر 6 ساعت بهش بده من به نویان اینطوری میدادم اصلا تب نمیکرد
مامان و بابا
پاسخ
فدای تو بشم من الهیچشم حتما ایشالا که تب نکنه
مریم مامان شاینا
19 آذر 92 0:06
سلام شیما جونم خیلی خوشحالم که یک کانون گرم و صمیمی دارید برای واکسن کژال جون هم نگران نباش عزیزم نیم ساعت قبل از اینکه برین برای واکسن دو برابر وزن بچه قطره استامینوفن بدین کمی جلوی تب رو میگیره انشاالله که خیر باشه پ
مامان و بابا
پاسخ
چشم عزیز دلممرسی فدات شم
ملیسا
19 آذر 92 0:07
سلامممم مامان خانم گلللل وباسلیقه...من تصادفی باوبلاگ شما آشنا شدم.....خیلی خوشم اومداز سلیقه ت وازه همه چیز ماه ی ماهههه....الهی خدا کوچولوی نازتو واست حفظ کنه....میخواستم بدونم معنی اسم این دختر نازمون چیه؟؟؟؟این اسم کجاییه؟؟؟؟
مامان و بابا
پاسخ
سلاام عزییز دلممرسییییییییی خانومی لطف داری عزیزمفدای محبتتگلم اسمش کردیه و معنیش میشه زیباروی سیاه چشم
غزاله
19 آذر 92 0:14
عزیزم دو ماهگی گلت مبارک.ایشالا همیشه سالم باشه.نگران واکسن نباش قبلش استامینوفن بده و بعدش هم هر ی ربع کمپرس اب سرد و هر ۴ ساعت باز هم استامینوفن.واسه خواهرزادم این کارا خیلی خوب جواب داد و اذیت نشد.راستی میشه رمزتو بهم بدی؟؟؟؟
مامان و بابا
پاسخ
مرسی گلمچشم حتما
غزال مامان فاطمه
19 آذر 92 1:28
ببوسش
مامان و بابا
پاسخ
مرسی عزیزم
مریم
19 آذر 92 8:54
سلام عزیزم خیلی خوشحالم که باپستت آشنا شدم کلی همه پستات را خوندم وکلی لذت بردم فقط خیلی مامان با سلیقه فونتت ریز یکم فکر چشمهای ما باش
مامان و بابا
پاسخ
سلام عزیزمخیلی لطف داریچشم ازین به بعد درشت تر مینویسم
آدرینا
19 آذر 92 10:19
نيلوفر(مامان پرهام )
19 آذر 92 10:29
سلام شيما جون نگران نباش خيالت راحت ايشالا كه تب نميكنه ولي بپرس كه چند قطره استامينوفن برحسب وزنش بايد بهش بدي ...راستي يه چيزي اينم بپرس كه كمپرس سرد واسش بذاري يا گرم ....
مامان و بابا
پاسخ
چشم عزیزم حتما میپرسم
مامان پرهام
19 آذر 92 10:39
شیما جان اصلا نگران نباش ترس زدن واکسن بیشتر آدم اذیت میکنه تا خود واکسن ایشاله که دخملمون اذیت نمیشه
مامان و بابا
پاسخ
خدا کنه عزیزم...
✘ فاطمــﮧ جـפטּ ✘
19 آذر 92 11:21
الهی به سلامتی
مامانِ حنـــــــا
19 آذر 92 11:29
دومین ماهگردِ زمینی شدنت مبارک فینگیلِ خالــــــــــــــــــــــــه ایشالا 2000 سال زیر سایه مامان و بابا سالم وشاد باشی گل قشنگم
مامان و بابا
پاسخ
مرسی خاله مریم جون گلمهمچنین حنای شما
میترا
19 آذر 92 12:34
خانمی نگران نباش منم خیلی نگران بودم وقتی زدم یک هفته بد شده بود اما میگذرد فقط یک نفر باشه که کمکت کند . یک ساعت مانده ببریش واکسنش بزنند بهش قطره بده . وقتی که واکسن بهش زدی امدی خانه یک ساعت یخ بذار جای واکسن بعدازظهر هم باید پاش را گرم بگیری
مامان و بابا
پاسخ
وای خدای منمن هیچ کسو ندارم بیاد کمکم میترا جونخدا به دادم برسه
آدم رنگ عوض شده!!!!!
19 آذر 92 13:06
این نیز بگذرد شبما جون
مامان و بابا
پاسخ
بلههههههههههههههههه عزیزم خوبیش به همینه که میگذره دوستم
الناز مامان طاها
19 آذر 92 16:22
خصوصي
فريبا
19 آذر 92 20:47
آخي... شيما جون نگران نباش! انشاالله كژال جوني تب نميكنه. راستش منكه ميدوني نميتونم كمكت كنم، يعني تجربشو ندارم اما دعا ميكنم همه چيز به خوبي طي بشه و مامان و دخملي اذيت نشيد. ببوس كژال عشقمو. راستي كلي ذوق كردم واسه اين عكساي خوشگلي كه ميخوايد بگيريد خيلي باسليقس به نظرم
مامان و بابا
پاسخ
الهی من فدای فریبای گلم بشممرسی عزیز دلمخدا کنه عکسه خوب شه عکاس که خیلی بی حوصله بود و کژالم خیلی بد اخلاق!!!
هلیا
19 آذر 92 23:01
سلام البته منکه از واکسن تحربه ای ندارم اما امیدوارم سخت نباشه واسه کژال کوچولو وقتی از 2 ماهگی نوشته بودم فکر کردم وارد دومین ماه شدین اما انقدر واسه همه زود گذشته که خانوم کوچولو 60 روزه شدن خوش باشین عزیزم
مامان و بابا
پاسخ
بله هلیا جونم میبینی؟؟؟خیلی زود داره میگذره گلم...مرسی خانومی خوشگلم
سپیده
20 آذر 92 15:07
الهی ان شاالله که به سلامتی کژال خان واکسنش روبزنه. منتظر عکسهای خوشگل دخملی و مامانی هستیم.
مامان و بابا
پاسخ
ممنونم سپیده گلم
farnoosh
20 آذر 92 16:06
سلام شیما جون امروز با وبلاگت اشنا شدم یه مامان با احساس ماشالا کژال جونم خیلی نازو خوردنیه خدا حفظش کنه
مامان و بابا
پاسخ
سلام عزیز دلممرسی گلم لطف داریفدای محبتت خانومی
سپیده
22 آذر 92 12:43
ای وای بجای خانم چرا خان نوشتم.
مامان پرهام
24 آذر 92 0:26
دوماهگیت مبااارک عزیییزم
مامان و بابا
پاسخ
مرسیی خاله جووووونم