پیشرفتهای ماه دوم
دختر ناز و قشنگماول از همه دو ماهگیت مبارک نفسمماشالا ماشالا مامانیمیبینی دخترم چه زود گذشت عزیز دلم؟خانومی مامان توی این ماه پیشرفتای زیادی داشتی خدارو شکرنگاهات دقیق تر و کاملتر شده،گاهی وقتا با دقت به افراد یا اشیا نگاه میکنی.هنوز هود آشپزخونه و کاغذ دیواری خونه رو خیلی دوست داری و بهشون توجه زیادی میکنیکنترل کامل روی دستات نداری اما حرکتاش بهتر شده و از همه مهمتر اینکه چند روزیه چنگ میندازی!صورت خودت اولین هدفه همیشهاما لباس من،موهام،صورتم،لباسای خودت،چیزای دور و برت و گاهیم صورت و لب بابام از چنگات بهره میبرن
نمیتونم بگم خیلییی خوش اخلاقی چون اینجوری خالی بستم!اما صبحا و کلا وقتایی که تازه از خواب بیدار میشی خیلی خوش اخلاقی و کلی برامون میخندی و آقا و آگا میگیالهی مامان قربون اون لبای کوچولوت برهههه
همچنان عاشق حموم و آبیپوشکتو که باز میکنم کلییی میخندی و لذت میبریآویز بالای تختو خیلییی دوست داری،امروز حدود نیم ساعت زیرش بودی و به عروسکاش نگاه میکردی،بهشون میخندیدی و هی آقا آقا میکردی الهی دورت بگردمدرضمن سعیم میکردی دستاتو ببیری سمتشون اما زیااد موفق نبودیماشالات باشه گلم هنوز خیلی زوده مامانی
این ماه وقتی روی شکمت میخوابوندمت راحت دست و پاتو جمع میکردی و زور میزدی و سرتو یه مقدار بالا میاوردیآفرین دختر با پشتکارم
توی این هفته آخرم که دو بار وقتی بیدار بودی رفتیم بیرون،چراغای شهرداری رو با تعجب نگاه میکردی و انقدر دقت میکردی تا چشمای نازت خوابالو میشدن
یه روز سی دی بیبی انیشتنو گذاشتم و تو تصویرارو یه کم نگاه میکردی.جالبش این بود که وقتی گربه یا سگو نشون میداد خوشت میومد و هی آگا آگا میکردی و فک کنم صداشون میکردیالهی قربونت بشم ماااادر
کلا سعی میکنم هرچی بهت میگم تو روز همونو به انگلیسی یا فرانسه ام بهت بگم.آخه عزیز دلم شما مجبوری که این دوتا زبونو یاد بگیری...میخوام از الان ذهنت باهاشون آشنا بشه
از لالایی و کلا آواز خوندن ما خیلی خوشت میادوقتیم که تو بغلم میگیرمت و با آهنگی چیزی تکون میخورم آروم میگیری و حس میکنم بازم خوشت میاد
یه روز که زیر سینم بودی و داشتی شیر میخوردی شروع کردم ازت فیلم گرفتن که تا دوربینو دیدی دستم سینمو ول کردی و توی دوربین نگاه کردی و خندیدی!!!ماشالات باشه مامانیییییی الهی من قربون اون چشات برم
از هد بند و کلاه و کلا لباس زیاد خیلییییییییییییییییییییییی بدت میاد!به قول بابات از وقتی که بتونی همه چیو کنترل کنی نمیذاری هد بند و چیزای جینگولی رو سرت بذاریماخه مامانی من دوست دارم دخملم جینگولی عروسکی باشهاما هییییچ اشکالی نداره،هرچی تو بخوای هرجور تو بگی
باباتو خیلیی دوست داریوقتی از سر کار میاد کلییی عاشقونه نگاش میکنیباهمم کلی حرف میزنین!یه عالمه سر و صدای با مزه از خودت در میاری واسش!امااااااااااااااااااااا منو ازون بیشتر دوست داریگاهی وقتا که تو بغل بابایی بر میگردم نگات کنم میبینم محو تماشای منیتا باهات حرف میزنم گل از گلت میشکفه و یه لبخند فوق العاده تحویلم میدیالهی مامان پیش مرگت بشه نانازم
از 3 آذرم برات پوشک شماره 2 بستم عشقماین بسته که تموم شه ایشالا 3 میبندیم
خوشگلم فقط ما موندیم این جیغای بنفشو از کجا یاد گرفتی!هروقت اراده کنی یه اتفاقی بیافته چنتا ازین جیغا میزنی و مام تسلیم خواستت میشیم!عشق مامان،من گفتم پای حقت بایست و بگیرش اما نگفتم ماشالا قلدری کن که!
نفسم الان دیگه چیزی یادم نمیاد آخه از 3 تا حالا بیداریم و دیگه مغزم همکاری نمیکنه!اگه چیزی یادم اومد میام به پستت اضافه میکنم
دوست دارم گلک نازدونه ماماناز خدا اول برای همه بچه های دنیا و بعدم برای تو نور چشمم آرزوی سلامتی و سعادت و خوشبختی دارم
20.9.92