پدر و مادر نعمتی تکرار نشدنی...
دختر نازمدختر معصوممفرشته کوچولوی صورتی مامان
دیشب که معصوم و بی گناه کنارم خوابیده بودی من غرق فکر بودم...دردونه رویاهام ٢٠ سال دیگه که اوج پرواز تو بر فراز آسمون زندگیه مامانت قدم تو جاده پیری و خمودگی گذاشته...تو به فکر آینده و رویاها و آرزوهاتی و مامان دنبال قرص و مسکن واسه تسکین درد استخونا و کرم برای رفع چروکای صورتشهتو به دنبال لباسای شیک و به روزی و من به دنبال لباسای گشاد و راحت برای استراحت روزانه و شبانه... تو مشتاق امتحان کردن چیزای جدیدی و من خسته از امتحان کردنا،چسبیدم به کهنه هام و از تازه ها هراس دارم...گل صورت تو تازه داره میشکفه و خطهای پیری یکی یکی صورت منو میپوشونن...گلکم مامان اسیر گذر عمر شدهولی با اینکه حتی فکرشم غمگینه من ازت میخوام غصه مامانو نخوری...رها باشی رها از فکر رها از غصه برای منی که دارم پیر میشمعشقم میدونم که اگه قلبت مهربون باشه به اینا فکر میکنی و غصه میخوریاما مامان راضی به غصه تو نیست...اینو بدون...
مامانم یه روزی مثل تو جوون بوده، عاشق شده ،دلشکسته شده...مثل تو عاشق تازگی بوده...از اول که پیر نبوده!این راهیه که مادر من رفته من میرم و توام خواهی رفت...
کژالم این روزای من پر از استرسه...پر از فکره...پر از غصست...چروکای روی دست و صورت مامان بابام،استخون درداشون،فراموشکار شدنشون،بی حوصله شدنشون و خیلی چیزای دیگه دارن منو میترسوننهربار یه چیزی منو یاد این میندازه که اونا دارن پیر میشنخیلی غم داره...کاش یه جوری باهاش کنار میومدم...کاش توام به وقتش با این موضوع کنار بیای...فقط یه خواهش ازت دارم گلم...من هر کاری که برای تو بکنم هیچ منتی بر سرت ندارم...اما ازت میخوام نگاه مهربونتو هییییییییییچ وقت ازم نگیریحضور دوست داشتنیتو هرگز ازم دریغ نکنهمیشه یادت باشه مامان برای داشتنت و بوئیدنت و بوسیدنت خیلی چشم براه موندهیادت باشه که حتی فکر نداشتنت و نبودنتم تن و بدن مامانو بدجوووور میلرزونه...
خدای مهربونماولین و همیشگی ترین عشق زندگیمازت میخوام به پدر و مادر من و همه پدر و مادرای دنیا عمر طولانی و با عزت عطا کنیامیدوارم هیچ فرزندی نبودشونو نبینه...خدایا همه پدر مادرای درگذشته رو ببخش و بیامرز
اینم دوتا عکس ادیت شده از مامان و دختراز دست این نی نی وبلاااگ!!!!!!!
25.10.92