فرشته صورتی من کژالفرشته صورتی من کژال، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

فرشته صورتی من

گذر از غول واکسن چهار ماهگی!

1392/11/18 16:44
نویسنده : مامان و بابا
3,877 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دلبرک ناز مامانقلب

الهی مامان قربون متانت و خانومیت بشه گلکمماچعشق مادر بالاخره روز چهارشنبه 16 بهمن واکسن 4 ماهگیتو زدیم گلم...قبل از اون دکتر چکاپت کرد و از همه چیز راضی بود الهی شکربغلدر مورد سرفه های صبحگاهیت که بهش گفتم،گفت مال اب دهنته که به خاطر دندون درآوردن اسیدی شده و میپره توی گلوت و البته لثه هاتم متورم و ملتهب بودن گلمماچ

عشقم وقتی دکتر میخواست واکسنتو بزنه باید بابایی پاهاتو میگرفت و به محض اینه پاهات گرفته شد شروع کردی به جیغ کشیدنگریهدکتر برگشت به من گفت چه قلدریه!!!میگه دست بهم نزنین!گفتم قلدر که هستنیشخنداما بچم با محدودیت کنار نمیاد اصلا!!!خلااااصه که واکسنتو زدن و قطره فلج اطفالو نوش جون کردی و با کلی جیغ و گریه از مطب اومدیم بیرونماچولی به سفارش مامانم کیسه آب گرمتو آورده بودم و به محض اینکه تو ماشین نشستیم گذاشتم روی پات و شروع کردی به شیر خوردن و کم کم دردت کم شد و خوابیدی قربونت برمقلببعدشم رفتیم رستوران ولیییییییینیشخندعشق ماماان بوی غذا به مشامش خورد و چشمای نازشو باز کرد و اینجوری شد که طبق معمول چند روز اخیر قید غذارو زدیم و البته به گوش کسایی که توی رستوران بودنم رحم کردیم و اومدیم خونهنیشخندفردا صبحشم ساعت 6 پرواز داشتیم به سمت اصفهان و من باید ساک میبستم...گلک مامان به خاطر استامینوفن بی حال بود و زود خوابید و منم به کارام رسیدمماچ

صبح ساعت 5 اومدم که همینجور که خوابی پوشکتو عوض کنم و لباساتو عوض کنم که فرشته کوچولوم با خنده چشمای نازشو باز کرد و به مامانش یه عاااالمه خندیدقلبولی چون یکمی تب داشتی ترجیح دادم لباس تو خونت تنت باشه و روش یه کاپشن تنت منم که خیلی زیاد گرمت نشه عشقمقلبتوی فرودگاهم که کاملا بیدار بودی و چراغای سقفو نگاه میکردی و دستتو میخوردیقلبولی تا رفتیم توی تریا و خواستیم صبونه بخوریم جیغ جیغات شروع شدنیشخندخلاصه که داستانی داشتیم با جناب عالی!!!نزدیک پرواز که شد گرسنت شد و منم داشتم با شیشه بهت شیر میدادم که بابات گفت همه سوار شدن به جز ما،شیرشو بذار توی هواپیما بهش بده...این شد که من شیشه رو به زور از دهنت کشیدم بیرون و...خداااای من!!!!کل فرودگاهو گذاشتی روی سرت!!!!سوار هواپیما که شدیم میشد از نگاه مسافرا خوند که دارن فکر میکنن:خدا به دادموووون برسهاسترساین خانوم کوچولو تا برسیم کرمون میکنه!!!!ولی وقتی سر جامون نشستیم سینمو بهت دادم و شروع کردی به شیر خوردن و خوابت بردقلبیه خواب عمییییییییقخوابحالا من و بابات استرس داریم که موقع بلند شدن هواپیماست و باید مک بزنی تا گوشت درد نگیره اما هر کاریت میکردیم بیدار نمیشدی!!!!نیشخندمنم همش توی دلم به خدا التماس میکردم گوشت درد نگیره و بیدار نشی...ولی کلاهتو در آوردم و گذاشتم روی گوشت و با دستم گرفتمش و خدا رو شکر با این کار و دعاهای زیاد نه موقع بلند شدن نه زمان نشستن گوشت اذیت نشد و خواب بودی همچنانبغلاصفهانم که بابایی اکبر اومد دنبالمون و بعد از خرید عدسی و حلیم جانانه و نون تازه رفتیم خونه و من بعد از دادن استامینوفنت و یه وعده شیر حسااابی بهت سپردمت به مامانی و به سر رفتم تو تختم و به به که چه خواااب شیرینی رفتمنیشخند

راستی دکترت گفت قطره آ د رو دیگه بهت ندم و بجاش برات مولتی ویتامین بیبی جویس تجویز کرد که خدارو شکر خیلی دوسش داریقلبو دیگه اینکه گفت ازین به بعد به گل نازمون آب جوشیده سرد شده بدم،اونم هرچقدر که دلش بخوادمژهواسه همین دیروز عصر با بابات رفتیم و برات لیوان آموزشی گرفتیم و یه استخر بادی کووووجوووولووو که توش آب بازی کنی نفسمقلب

قلدر مامان این روزا پافشاری زیادی میکنی که خودت شیشه شیر و لیوانتو بگیری و منم دل به دلت میدم و گاهی فقط با یه انگشت سرشونو به داخل دهنت هدایت میکنم اما خودت دو دستی میگیریشون و کاملا تشخیص میدی که چطوری بذاریشون داخل دهنت و بیرون بیاریشونقلبتازه جدیدا سر شیشه شیرتو میکشی به لثه هاتقلببمیرم که درد داره عسلکمماچ

دیشب روی جای واکسنت به شدت ورم کرده بود و قرمز و ملتهب بود اما هیچی نمیگفتی و گریه و بی قراری نمیکردی دخترک مظلوم و متین مامانقلبولی خدارو شکر امروز صبح که نگاه کردم ورم و قرمزیش از بین رفته بود و فقط یکمی سفته که اونم واست حوله گرم میذارمماچامروزم چهارمین ماهگردته عشقک مامانهوراهووووراااااااااهوراقلبجیگرک مامان داره روز به روز خانوم تر و شیرین تر میشه ماشالاقلبسلامتی و سعادت و خوشبختی و آخر عاقبت به خیری تو و همه بچه هارو از خدای بزرگم میخوامبغل

دوست دارم گل خوشبوی منماچ

18.11.92

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (28)

مریم مامان شاینا
18 بهمن 92 17:26
عسلم واکسنت سازگارت باشه مسافرت هم خوش بگذره
مامان و بابا
پاسخ
مرسیییییی خاله جوووونمممنووون گلم
فریبا
18 بهمن 92 17:45
4 ماهگرد کژال خاله مبارک باشه دوست دام کژال جونم
مامان و بابا
پاسخ
مرسییییییی خاله جووووووووووووونعاااشقتم
المیرا
18 بهمن 92 18:06
اخ بمیرم براش که دردش گرفت خیلی دوست دارم کژال جوووووونم راستی سفرم خوش بگذره عزیزدلم
مامان و بابا
پاسخ
خداااا نکنههه عزییییییز دلممرسییی گلم
مامان مهدی کوچولو
18 بهمن 92 18:49
4ماهگيت مبارک عسل خاله ماشااله روز به روز دارى بزرگتر و خانم تر ميشى مامانى پس عکساى کژال جونمو چرا نميزارى دلم براش تنگ شده
مامان و بابا
پاسخ
مرسیییی خاله جووووووووووووونقربووونت برم من گلم
مهنوش
18 بهمن 92 21:32
خاله جون چهارماهگیت و شکست غول واکسن رو بهت تبریک میگم قلدر کوچولوی ناناز شیما جون کیسه اب گرم گذاشتی؟! پس چرا دکتر لیانا همیشه بعد واکسن میگه کمپرس یخ براش بذارم روز اول؟ برای کژال نازنین
مامان و بابا
پاسخ
مرسیییی خاله جوووونبله عزییز دلم کیسه آب گرم گذاشتم دکترشم همینو گفت...والا هر دکتری یه چیزی میگه...مثلا دفه پیش دکتر گفت هیچی نذار
fateme
18 بهمن 92 21:59
عايابي رمزميباشدعكس هاي اين پست؟؟
مامان صدرا
18 بهمن 92 22:42
از پست تولد صدرایی دیدن کنید.....
مامان پانیسا
19 بهمن 92 0:28
چار ماهگیت و واکسنت مبارک
مامان و بابا
پاسخ
مرسییییییییییییی خاله جووووووووووون
ندا مامی ویانا
19 بهمن 92 2:02
واکسن چهارماهگیت مبارکه کژال قشنگمداری بزرگ میشی و دلرباتر
مامان و بابا
پاسخ
مرسییی خاله جووووووووونممنوووووووون گلم لطف داری عشقم
بهار مامی غزل
19 بهمن 92 3:57
وای خدا چقدر این دخمل و ناز و فرشته ست ماشالله چقدرررررر لباساش خوشگله خصوصی
مامان و بابا
پاسخ
مرسیییییییییییییییی عزییییییییییز دلمفدااات شم
مامان فرخنده
19 بهمن 92 8:13
خب خدارو شكر كه كژال جون واكسن چهار ماهگيشو زد ويكماه بزرگتر شد ماماني عكسهاي جديدش را بذار تا ببينيم خيلي مواظب فرشته صورتي باش
مامان و بابا
پاسخ
مرسییییییی عزیییییییز دلمفدااات شم
غزل
19 بهمن 92 10:51
سلام شیما جونم . سفر خوش بگذره . البته میدونم حسابی با مامان و بابا حال میکنی . ایشالا خوس باشی. مواظب نی نی باش خیلی زیاد فداششششششششششششششششششش
مامان و بابا
پاسخ
سلااام عزیییییییز دلمممنووووووووون گلم فدات شم
آدرینا
19 بهمن 92 10:52
واقعا که واکسن خیلی بد غولیه واسه کوشمولوها کژال ناز وخوشگلم 4 ماهه شدنت مبارک عزیـــــــــــزم
مامان و بابا
پاسخ
اوهومممنوووووووووووون خاله جووووون
میترا
19 بهمن 92 13:21
444444444444444 ماهگیت مبارک
مامان و بابا
پاسخ
مرسییییییییی خاله جووووووون
✘ فاطمــﮧ جـפטּ ✘
19 بهمن 92 14:20
ای جااااااااااااااااااان ماشالا دخملی اجی سلام خوبی عکس یادتون نره
مامان و بابا
پاسخ
سلاااام گلمممنووووون عزیییز دلم
helen
19 بهمن 92 18:49
4 ماهگی فرشته کوچولو جووووووون مبارک
مامان و بابا
پاسخ
مرسییییییییی خاله جووووونم
helen
19 بهمن 92 18:50
میبینم که شیما جووون باز رفته گردش و تفریح اصفهانخوووووووششش بگذره خانوووووووووومیمراقب خودت و کوچولوت باش
مامان و بابا
پاسخ
جاااات خالی هلن گلم
مامان دیبا
19 بهمن 92 19:40
چهار ماهگیت مبارک عسل خانوووووووووم. الهی شکر که یکی دیگه از مراحل سختت رو گذروندی . بووووووووووووووس
مامان و بابا
پاسخ
مرسیییییییییی خاله جوووونم
farnoosh
19 بهمن 92 21:43
قربونت برم عروسکه خوشگلم که واکسن زدی به سلامتی شیما جونم رفتی پیش مامانینا خیلی خوشحال شدم دیگه تنها نیستی ایشالا که حسابی خوش بگذره بهت عزیییزم
مامان و بابا
پاسخ
خدااا نکنه خاله جووووووووووونمرسی عزییز دلمخیلی خوبه
مامان مهرناز
19 بهمن 92 23:25
4 ماهگیت مبارک نازگل خانم مامانش چرا عکس نذاشتینمی گی دلمون واسه خوشکل خانم تنگ شده قربونش برم حسابی ببوسش ان شالله بهتون خوش بگذره
مامان و بابا
پاسخ
مرسیییی خاله جوووووووونعزیییز دلمی گلم
مامان پرهام
20 بهمن 92 0:58
خدارو شکر که تموم شد
مامان و بابا
پاسخ
واقعا
غزل
20 بهمن 92 10:38
سلام عشق کوچولوی من . فقط خواستم بدونی هرروز میام بهت سر میزنم و برای صدمین بار رمز رو میزنم و بازم عکساتو میبینم . اخه خاله خیلی دوووووووووووووووست داره
مامان و بابا
پاسخ
عااااااااشقتممم خاله جووووووووونم
Nana
20 بهمن 92 12:18
4ماهگیت مبارک عزیزم
مامان و بابا
پاسخ
مرسییییییی خاله جوووووووون
soheila
20 بهمن 92 20:43
خدا روشکر که اذىت نشدى کژال جونم ايشالله اين واکسن ها زودى تموم بشن و راحت بشى
مامان و بابا
پاسخ
مرسیییییییییی خاله جووون مهربووونم
مامان آیسو وآیسا
21 بهمن 92 9:06
خداروشکر بعد از واکسن انگار یه بار بزرگ از رو دوش ما مامانها برداشته میشه... بوس برا کل دخملی
مامان و بابا
پاسخ
واقعا...ممنووووووووون عزییییزم
مامان بیتا و تینا
22 بهمن 92 4:01
خصوصی داری عزیزم بزودی میام پست بالا رو میخونم دوستتون دارم
مامان و بابا
پاسخ
ممنوووووووووووووون عزییییزمما هم دوست داریم
زهر مامان آرمین
22 بهمن 92 15:47
ماشالله به کزال که حسابی خانم شده.آفرین کلوچه ی خاله همیشه همین طور قوی باش
مامان و بابا
پاسخ
چشم خاله جووونمرسیییی
المیرا
23 بهمن 92 21:10
الهی من فداش بشم که دردش گرفت راستی چهارمین ماهگردش رو هم بهت تبریک میگم مامان گلش
مامان و بابا
پاسخ
خداااا نکنههه عزیییز دلمممنوووون خانومی