یک ماه گذشت...
گلک مامان فردا یک ماهه میشیخیلییی زود این روزای شیرین گذشت نفسمزندگیم با تو تازه زندگی شده!عاشقتم دختر ناز ماماناینم چنتا عکس ازین یک ماه شیرین تر از عسل:
این عکس مال دیشبه که برده بودمت حموم و بعدش واسه اینکه کلاهتو برنداری از سرت(از کلاه متنفری!)روی کلاه این هدبندو بستم!تو این عکسم بعد از شیر خوردنت تو بغلم خوابیدی
توی این عکسا چند روزت بیشتر نیست
ببین اینجا چه خوشگل تو بغلم خوابیدیالهی مامان فداییت بشه
کلا تو خواب پوزیشنای خوشگلی میگیریهمه فکر میکنن ما اینجوری دستاتو میذاریم و میخوابونیمت،اما همه اینا هنرای خودته
الهی مامان قربون اون نگاات برهههههه
اینم دستای کوچولوت تو روزای اول تولدت
قربون اون خنده شیرین روزای اولت برم من
اینجا دایی ناصر تو گوشت اذون گفت و اسمتو خوندمبارکت باشه عشقم
اینجام که خانومی تیتیش کرده بره گردش و مهمونی
اینم اولین کالسکه سواری نفسم
اینم اولین باری که پستونک بهت دادیم
اینا اولین لباساته که تنت کردم.دقیقا روز دوم تولدت بود وقتی توی بیمارستان قرار بود فیلمبردار و عکاس بیان
اینم گیفتای تولدت
و اینم دفترچه یادگاریات که هرکس اومد دیدنت توش برات یادگاری نوشته
اینم متن کارت داخل گیفتا