چکاپ دکتر
دخترکم امروز بعد از یک ماه رفتیم پیش خانوم دکتر...الهی قربونت برم که دیگه بزرگ شدی و جایی نداری که وقتی خانوم دکتر گوشیشو رو شکم مامان میذاره که صدای قلبتو بشنوه فرار کنی بری این اولین بار بود که صدای قلبتو انقدر واضح با گوشی داپلر عادی میشنیدیم منو بابایی اینجوری شده بودیم :
بعدم خانوم دکتر واسم یه سونو نوشت که کامل چکت کنیم،خیلی خوشحال شدم آخه دلم واسه دیدن روی ماهت تنگ شده ه ه ه دیگه اینکه گفتش ازین به بعد هر 2 هفته یه بار باید بیای.اولش که همو دیدیم گفت دختر دیگه چیزی نمونده هاااااااا کلی ذوق کردم
در مورد بیمارستانم ازش پرسیدم گفت اگه نمی خوای بی هوشی کامل بشی و اسپینال یا اپیدورال می خوای بهترین بیمارستان ایران تو این مورد بیمارستان مهراده...گفت من خودمم به همین دلیل اونجا زایمان کردم...خلاصه گزینه های مامان زیاد شدو مامان حسابی قاطی کرده توکل به خدا هرچی به صلاحمونه پیش بیاد...
عشق مامان بابایی داره یه هفته میره ماموریت،واسه همین منو میبره اصفهان پیش مامان فریبا و بابایی امشب ره میافتیم و هفته دیگه بزمیگردیم...همونجا سونوگرافیم میرم که مامان گلمم بتونه بیاد شمارو ببینه
یه چیز جالب دیگه :امشب با بابایی رفتیم رستوران،میزش یه جوری بود که باید روی شکمم دولا میشدم و غذا میخوردم...هربار که دولا میشدم کلی مشت و لگد میزدی بعدشم که صاف میشدم همچنان ادامه میدادی و دست و پاهاتو حسابی میکشیدی ی ی کلی اعتراض کردی!منم دیگه غذا نخوردم و بابایی گفت غذامو برام بسته بندی کنن آوردم راحت تو خونه خوردم
دلم برات خیلی ی ی ی ی ضعف میره مامانی بی صبرانه منتظر دیدن روی ماهتم گل یه دونم
2.5.92