باز فشار مامان بالا رفت...
باز فشار مامان بالا رفت... عشق ناز مامان این روزا مامان باز درگیر فشار خونه...روز دوشنبه 8.7.92 از صبح فشارم بالا بود و هی بالاترم میرفت...تا اینکه ععصر با بابا رفتیم آتیه و چک آپ . باز فشار بالا بود یعنی 15 روی 9...و اینطوری شد که خانوم دکتر دستور بستری 24 ساعته داد تا شرایطمو کنترل کنه اما من با رضایت خودم اومدم خونه و به خاطر اینکه دوز قرصم زیاد شده بود اکثرا خواب بودم و خدارو شکر فشارم اومد پائین تر ... تا 3 شنبه عصر هر یک ساعت فشارمو چک میکردیم که یه وقت بالا نره...جواب تست پروتئین ادرارمم که منفی بود خدارو شکر...در نهایت دیشب رفتیم آتیه و یه تست ان اس تی دادم و خیالم از بابت دختر گلمم راحت شد
اما عزیزم خیلی باید مراقب باشم تا باز بالا نره...امروزم پیش خانوم دکتر بودم که گفت فشارت کارو خراب کرده...ولی گفت نگران چیزی نباشم چون دیگه شما کامل کاملی . اگه هروقت فشارم بره بالا سریع برم بیمارستان و اونم میادو شمارو در میاره...توکل به خدا...ببینیم تا چهارشنبه دیگه چی پیش میاد...
دوست دارم نازگلک مامان،بمیرم که انقد جات کمه فدات شمامروز خانوم دکتر با دستش شمارو اندازه گرفت و گفت بهش میخوره 2600 تا 2700 باشه...طوری نیست عزیزم به دنیا اومدی یه عالمه بهت میرسم تلافیشو در میارم گلم
10.7.92
من خودم سزارين شدم اينقدر ميترسيدم كه نگو،بعدش بابت اون همه ترس كه داشتم پشيمون شدم.......
بيخبرمون نذار.gif){kind=small}
ای جانم یعنی هفته دیگه بسلامتی تشریف مییارن ؟
.gif){kind=small}
اصلا از بارداری نترس...من که خیلی راحت سپریش کردم هلیا جونم.گرچه سختی داره اما تازگی و جذابیت زیادیم داره و بی نهایت شیرینه...مخصوصا از وقتی که تکونای نینیو حس کنی...سختیش از ماهای 7 یا 8 به بعده...
