ناز دار مامااااااااااااااان اخه من از دستت چیکار کنم عروسک قرتی من؟؟؟ امروز از ظهر تا 9.30شب یه تکونم نخوردی و هرچی من اومدم بروی مبارک خودم نیارم دیدم نمیشه!!!دیگه هم من هم بابایی دلواپس شده بودیم این شد که پا شدیم شال و کلاه کردیم رفتیم آتیه...تا رفتم تو بخش زایمان سرپرستار که حسابیم منو میشناسه گفت دو نفر جلوتن و یه 45 دقیقه ای طول میکشه تا نوبتت بشه،واسه همین بهتره بری بیرون و یه چیزی بخوری و بیای...من و باباییم رفتیم نزدیک ترین رستوران به بیمارستان... وقتی منو رو باز کردیم گل و بلبل و خورشید و ستاره از چشامون بیرون میریخت!!!!!!!قیمتا با قیمت بلیط هواپیما برابری میکرد!!!!ولی خوب دیگه چاره ای نبود و ما غذا رو سفارش دادیم...هنوز ...